نازنینادلفریبی از دل ما می کنی
جستجوی حال ما اینجا وآنجا می کنی
من ندانم چیست تدبیر شما در کار ما
کاین چنیین از سوز دل برما تماشا می کنی
نیست مروت این دل آزاری که با ما می کنی
وعده ی مارا تو هی امروز وفردا می کنی
نی تو سیمرغی در این وادی نه مقصد کوه قاف
از چه با ما توحدیث کوه صحرا می کنی
این همه عاشق کشی،ویرانگری از کار توست
من ندانم از چه اینگونه تو حاشا می کنی
مرغ این دل شد اسیر آن دل و دام شما
خود بگو باصید خود تا کی مدارا می کنی
خاک راهت را به مژگان برکشم تا پای جان
گر که خواهی،خاک دل ها را تو کیمیا می کنی
گر چه می دانم که عشاق تو بسیار است ولی
عاشقی اینگونه شیدا کی تو پیدا می کنی
سرایش۱۳۸۷«
نظرات شما عزیزان:
Bahman 
ساعت23:41---21 تير 1391
با سلام،شعرات جالبه،امیدوارم موفق باشی و روز به روز شعرای جالبتری از شما ببینیم،به من هم سر بزنی خوشحال میشم.
|